روزگاری عجب عجیب شده

روزگاری عجب عجیب شده
گرگ انسان نما نجیب شده

بلبل  از سردی شب وحشت
در دل باغ  گل غریب  شده

باغبان، پیر  شد به پای درخت
از بهاران  چو  بی نصیب  شده

چهره ها صفحه های چین دارند
بس که آیینه  بی شکیب  شده

قار  قار کلاغ  می گوید
باغ بی یار و بی رقیب شده

می شکافد  تن  کبود  زمین
مثل ما خاک، بی شکیب شده

 آخرش می رسد  پیام  نسیم:
خنده ی غنچه دل فریب شده

ارسلان رشیدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد