راستی عصربرایت چای هم ریخته بودممثل هر روز ننوشیدی باز!چایی ات سرد شده...نازنینم نکنداز دست من دلگیری؟؟!!...ناگهان خاطرم آمد که تو نیستی و درخیالاتم کنارم بوده ای.احدآدینه لو احدآدینه لو