من
نقطه چین
انتهای یک بغض ام
که حرف هایم را
بین دو پرانتز
محبوس
و تو
تنها کسی بودی
که سکوت ام
را
سانسور...
مرتضی حاجی آقاجانی
ما همیشه
یک نفر را پشت صورتمان داریم
که بریده از دنیا
می خواهد برود
فرار کند اما
لباسش هر بار گیر می کند به پوست و
لبمان
طوری که آدم ها خیال می کنند
داریم می خندیم.
عشق آن است که مردم ما را با هم اشتباه بگیرند
چون تلفن تو را بخواهد
من جواب دهم...
و چون مرا دوستان به شام دعوت کنند
تو به آنجا بروی...
و چون شعر عاشقانهی تازهای از من بخوانند
تو را سپاس بگویند!
نزار قبانی