بر حریفان و رقیبان در شعر اگر تاخته ام

بر حریفان و رقیبان در شعر اگر تاخته ام
عذر تقصیر کز شعر سپری ساخته ام

ادب از بی‌ادب آموخته ام به تعلیم استاد
کزعمل سوخته عکس‌العملی ساخته‌ام

عمل و عکس العمل از نظام و قاعده ست در روزگار
کز انعکاس مهر یا کردار ما بر آینه ست از روزگار

امیرعلی مهدی پور

گریه از آمدنم زین سبب است

گریه از آمدنم زین سبب است
نفس آلودۀ دنیا شدم وسیب هوس

نفسم تنگ شد ازپای به دنیای دنی
میزند داغ به دل شعلۀ این نارهوس

امیرعلی مهدی پور

زیبا صنمی دید

زیبا صنمی دید
که دیوانه کتابی به دست
دیده فرو بسته به آواز
غزلی نغز به رقص

ناگه و ناخواسته
بوسه ای با ترس و لرز
بر لب دیوانه زد
دور شد ازشرم و ترس

دیوانه بخندید و
خوش آمد ازآن حس و وضع
دیده گشاد وچو طفل
کف زد ازشوق و وجد

گفتمش او را بگو
بوسه به است ؟ شعر نغز؟
گفت:که البته نغز
لیک پس از بوسه ای با ترس ولرز

امیرعلی مهدی پور

فصل اول از رابطه مفهومی از یک عاطفه ست

فصل اول از رابطه مفهومی از یک عاطفه ست
در پس این رابطه فلسفه ای بی ضابطه ست

فصل دوم اتفاق ساده ای از پیچیدگی ست
مثل پروانه شدن از پیله و اندیشۀ فرزانگی

فصل سوم درک مفهوم تجلیِ عشق
صرف گلواژه دوستت دارم در معانی و حس

فصل چهارم چهارفصل فصل بی منطق اشک و لبخند
فصل تردید در آیینۀ دل فصل روئیدن اشک درلبخند

فصل پنجم فصل تکرار خیال در حصار فصل ها
فصل بی رنگی و اشک در مزار فصل ها

امیرعلی مهدی پور

شعر امشب

شعر امشب
لالائی مادر من
از لب پنجرۀ
باغ بهشت
سر گهوارۀ
تنهائی من...


امیرعلی مهدی پور