شادی را پیدا کن

شادی را پیدا کن
پیدا کردنش کار جهان نیست کار توست ،جان من
دیدن شادی تو کار جهان است، جان من

ساغر حسین زاده

زندگی را بینی،سفری است

زندگی را بینی،سفری است
سفری پر پیچ و خم
پیچ دارد جاده اش
خم دارد چهره اش
با خمش ،با غمش،مهربان باش و برقص
قدمی بگذار به آن پیچ گران (سخت)
قدمت کوچک است اما گران(با ارزش)
قدمی بردار بر ان چهره ی سخت
سختی اش بردار و بر سفر ببر
سفرت خوش میشود در اخر،میبینی.

قدمت پُل میشود در اخر،میبینی.
پله ات میرسد بر آسمان
خوشیت پر میزند تا آسمان
اما در میان غم دارد پس بساز شادی را.

ساغر حسین زاده