ماهمچون یخ
آب می شویم
ازبین رفته ونابود خواهیم شد
این همه دادوفریادچیست
سید حسن نبی پور
روی صندلی انتظار
صدای قدم هایت را
خیال می کنم
تا جان بگیرم
در هوای مه آلود
سید حسن نبی پور
دست کم نگیر
تنهایی ام را
چون تک درخت خشکیده ام
درکویر
سید حسن نبی پور
سوار بر قایق عشق
فتح می کنم
آبی چشمانت را.
سید حسن نبی پور
من گله ندارم ازنگاه سردت
دوست دارم بگیرم دستهای گرمت
همراه خلوت شبهایم باش
برایم نمانده چیزی جز امیدت
سید حسن نبی پور