من و از خاطِرِت برده

من و از خاطِرِت برده
تبِ تند فراموشی
جهان خالی شده انگار
از این لبخندِ بی‌هوشی
صدای گریه‌های من
شبیه خنده‌های تو است
چقدرم ذوبِ توو خنده
اونیکه پا به پای تو است
پرستیدن یه احساسِ
میونِ وحشت و ثروت
منی که عاشقت بودم
نه ناموسم نه با غیرت
شبیخونِ تو می‌ارزه
به کُلِ گریه‌های من
توو خوابم مطمئن می‌شم
تو بر ‌می‌گردی پیش من
چرا حالا که فرتوتم
مثه پروانه‌ها گُم راه
حسودی می‌کنی بازم
به نزدیکیِ من با ماه
زمین از کوهْ پُر می‌شه
زمان از جاده لبریزه
فقط رفتن شده کارت
نگاه کن پشتت آتیشه


علی رفیعی