بعد از من، وقتی سکوت بر لبم مینشیند
شما صدایم را در نسیم شبانه بشنوید
آن جا که ماه به یاد من از غصه میگرید
و ستارهها برایم فانوسهای خاموشاند
به یاد من، هرگز اشک نریزید
که من در هر قطرهی باران باز میگردم
در آغوش شما، در لحظههای تنهایی
همچون نوری در تاریکی، ناگهان و آرام
هرگز مرا در خاک سرد مجویید
من در لبخندهای شما نفس میکشم
در حرفهایی که هرگز نگفتیم
و در نگاههای بیصدا که از دلهایمان عبور کرد
خود را غمگین نسازید از رفتنم
که مرگ برای من، پایان نیست
آغاز پروازیست که از این دنیا فراتر است
و من با هر وزش باد، با هر طلوع، در کنارتان خواهم بود
مرا بخوانید در سکوت شب
وقتی قلبهاتان به تپش میافتد از خاطرات
آنجا هستم، بیصدا، اما عمیق
مثل سایهای که هرگز شما را ترک نخواهد کرد.
و اگر روزی حرفی از من ماند
بخوانیدش، آرام، میان اشک و لبخند
این زندگیست که ما را به هم پیوند میزند
و مرگ، تنها پردهایست، که باید کنار برود
علی مداح
بیصدا در گوشهای از شهر دل جا ماندهام
با غم و تنهایی و یک درد تنها ماندهام
رد پایت بر دل این جادهها گم میشود
من به دنبال تو در هر کوچه رسوا ماندهام
هر شبم بیخواب و پر از بغض بینامی شده
در خیال و خاطراتت زار و شیدا ماندهام
عشق تو آتش به جانم زد، در هر ثانیه
در میان خاطرات سرد و سوزا ماندهام
چشم های منتظر هر لحظهات را جستوجوست
در هوای بیتو من مانند رویا ماندهام
باز هم امید دارم، هرچند سخت و بیصدا
در دل تاریک این شبها، به فردا ماندهام
علی مداح
سایهات بر دل من روشنیِ جان شده است
عشق تو باعث آرامش و ایمان شده است
هر کجا نام تو را بر لبم آوردم من
لحظههایم همه لبریز زِ عرفان شده است
علی مداح
در بحث عشق و عاشقی مجنون شیدا میشود
از درد بی درمان عشق درمان هویدا میشود
هر دم به عالم گفتم و اما ندادن دل به حرف
در درس عشق باید نوشت الله پیدا میشود
علی مداح
1.
یار از برم جدا شد و دل بیقرار ماند
سال ها در انتظار و بهاری نمیرسد
2.
ما که دندان درد داریم به فکر مردنیم
وای به حال درد عشق و آدم آزرده دل
3.
مرغ عشق از آشیان میدهد نوا
ای عاشقان ندهید تن به سراب
علی مداح