شعریم و نمی خوانیم، شوقیم و نمی خواهیم
چشمیم و نمی بینیم، سبزیم ولی زردیم
این فصل پریشان را برگی بزن و بگذر
در متن شب بی ماه، دنبال چه می گردیم؟
بیداری رویایی، دیدی که حقیقت داشت
ما خاطره هامان را از خواب نیاوردیم
تردید نکن در شوق، تصمیم نگیر از خشم
آرام بگیر امشب، ما هر دو پر از دردیم
| افشین یداللهی |
از کار بیکارم نکن! میمیره این مرد
من کارمندِ خوبی ام! طاقت میارم!
شُغلم تماشاته! وظیفه م عاشقیته
کاری بغیر از عاشقت بودن ندارم…
سید_حسین_متولیان
بدرقه ی چشمانت را
که می نوشتم
خودکار از لای کتاب
افتاد
کدام صفحه بودی؟
لیلادهقان