جادویِ دو چشمِ تو که باطل شدنی نیست

جادویِ دو چشمِ تو که باطل شدنی نیست
مستی ز میِ ناب که زایل شدنی نیست

خندیدی از این وسعتِ دیوانگیِ من
دیوانه یِ شوریده که عاقل شدنی نیست

این کشتیِ بشکسته زِ طوفانِ غمِ تو
هرگز بسلامت سویِ ساحل شدنی نی
ست

حیف است بدونِ تو بمیرم منِ عاشق
عشقِ تو اگرچه دگر حاصل شدنی نیست

رفتم همه در حسرتِ چشمان تو هستم
جادویِ دو چشمِ تو که باطل شدنی نیست

علی پیرانی شال

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد