جمعه یعنی یاد تو آتش به جانم می زند

جمعه یعنی یاد تو آتش به جانم می زند
التهابت شعله ای بر استخوانم می زند

جمعه یعنی یک سکوت لعنتی، بی انتها
قفلی هم جنس ترانه بر زبانم می زند

جمعه ها گویی که بم لرزیده باشد  در دلم
لرزه بر احساس بی صبر و امانم می زند

باز می رقصد  غمی در امتداد خواب من
جمعه ها رقاصه ای در بر جهانم می زند

بی فروغت جمعه ها را رو به شب سر می کنم
یک ستاره عاقبت در آسمانم  می زند


مهساپارسا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد