صدای زخمه ی شهناز آمد
نوای دلنشین ساز آمد
کنار بارگاه خواجه ی دل
سفر کرده دل امشب باز آمد
شب میلاد گل بود و غزلخوان
به اینجا بلبلی دمساز آمد
شبی از یُمن این فرخنده مهمان
به مهمانی دل شیراز آمد
صفایی بود و حالی وخیالی
خیالت در سر من باز آمد
صدای هق هق و اشکی پیاپی
زچشمانم هزاران راز آمد
نگاهی منتظر این سو و آن سو
زهر سو خاطرت با ناز آمد
زدم با زخمه خنجر به چشمم
چنان کز خنجرم آواز آمد
شب و شهرام جمعی سرخوش آنجا
صدای زخمه شهناز آمد.
محمود رضا کاظمی