عاشقی کردن در رخت و بی قبا خوش است
عشق بی پرده و بی پروا خوش است
عاشق آید سراغ عشق در شب
که این شب گر سحر گردد خوش است
گر بگفتی عاشقی از عشق گذشت
عاشقی ز خیال خام تو خوش است
عاشق گر عاشق بُوِد پاره کند
پیرهنی چو نباشد ، تر خوش است
عاشق نهراسید ز شب سخت به عشق
که این چنین عاشقی کردن خوش است
برو عاشق به دلدارت بگو مطبوع سازد خویش را
در آغوشش بگیر از حد گذشتن هم خوش است
سید امیرعباس مهدیان پور