ومن عاشق بهارم در ماه بهشت خدا

فریبمان داد
بهار را می‌گویم
به ما وعده بهشت داد وهوای گرم و مطلوب


هم قدم با او از زمستان گذشتیم
با خیالی آسوده بدون برداشتن لباسی گرم
ونوشیدنی داغ
پر از ذوق های رنگی

در طول مسیر باران بود و سرما ومن محتاج تن پوشی ضخیم.

بهار را گفتم تو فریبنده ای بیش نیستی
گاهی صافی گاهی ابری ودر کنارش سردی
و من کنار توبا وعده گرمای آفتاب از زمستان گذر کردم.

بهار کمی نگاهم کرد
با لبخندی زیبا دستانم را گرفت
وبا آهنگی ترین ملودی زیبای دنیا به من گفت
فقط چند قدم مانده تا اردیبهشت

وکمی بعد ما در اردوی بهشت بودیم
بهشت موعود
ومن فهمیدم که طبیعت بهار فریبندگی است
گاهی گرم گاهی سرد و گاهی بارانی و طوفانی


ومن عاشق بهارم در ماه بهشت خدا

الهه اسماعیل پور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد