چند چندی ؟
با خودت چَت کرده ای
پشتِ دیوارت کمی کِز کرده ای
شانه ات را
گونه ات را
سینه ات را
در تعامل ، در تقابل ، در تحمل دیده ای
شانه های دیگران را وقت دلتنگی نمیخواهی مگر
شانه ات را با کسی گاهی شراکت کرده ای
سینه ات آیا امانتها تحمل کرده است
در تفاوتها وُ گوناگونی این روزگار
گونه ات سنجیده ای
سرخی خشمش کشیدی یا که خط خنده ای ؟
یک دوباری در خودت شک کرده ای ؟
پشتِ پایِ حاشیه تب کرده ای ؟
یا فقط در بازیِ اندازه ای ؟
محمد محسن خادم پور