عشق مُرد وُ زندگیبی بهانه ای برای زیستنتبعیدی ساخته بی تبعیضبه هر کوی که سر می نهیبه هر دریا که دل می زنیدلزدگیست وُ باز قیِ هزاران بارهٔ آناز منشور خورشید رد نمی شودمگر سیاهیو از پس زندگی بر نمی آیدمگر مرگعلیزمان خانمحمدی