باد ترسید از فصل خزان

باد ترسید از فصل خزان
برگ لرزیدوفتاد
سنگ پرسید:
چرا بوسه زدی بر دل خاک؟
ابر بارید وگفت:هیچ نگو
برگ،خیس اندوه من است.


سیدمحسن صادقی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد