شب و روزم به خیال تو شود سر ، کافیست
گاه گاهی بشود گونه ی ما ، تر ، کافیست
آسمان سقف بلندت به چه کار آمده است ؟
مرغ ما در قفس سینه کشد پر ، کافیست
انتظاری ز جهان نیست ، همین وسعش بود
نشود حال بدم ، بهتر و بهتر ، کافیست
عشق را گفتم از این خانه پس از تو برود
مرگ باید که به فریاد .... که دیگر کافیست
صومعه ، مسجد و میخانه و معبد شاهد
ما مسلمان تو بودیم و تو کافر ، کافیست
آرمین ضیغمی