من عاشق نمازم

من عاشق نمازم
با یاد تو همیشه


دل بسته به راز
در هر نماز شب ها

دل با تو می نوازم
چشمم به سوی قبله

جان در تو می گدازم
ای نور جاودانه

ای عشق بی کرانه
با توست زندگی ام

تا صبح عاشقانه
با ذکر نام پاکت

دل گشته نور باران
با یاد تو خدایا

آرامشم فراوان
در گوشه ی عبادت

چشمان پر ز اشک است
از عطر نام پاکت

دل ها پر از کمک است
هر سطر از نمازم

شعری ز دل به دریاست
با توست عاشقی ام

ای قبله ی تمناست
هر لحظه در حضورت

جانم پر از طراوت
بی تو جهان چه سرد است

با توست عین راحت
من عاشق نمازم

من عاشق دعاها
در خلوت شبانه

در خلوت سجودم
با دل بی نیازم

با هر سجود شیرین
دل را صفا دهم من

در سجده محبت
جان را به او سپارم

من عاشق نمازم
من عاشق نمازم


ابوالقاسم میدانی

در وادی عاشقان، هر که سَر داشت جفاست

در وادی عاشقان، هر که سَر داشت جفاست
سَـر باختن عشـــــق است، اگر طالب راست
آن کس که در ایـن راه به خود تکیـــــه کند
بازیچـــــــه‌ی امـواج غـــرور و هـــــواست

ابوالقاسم میدانی

من دیده به صبح فقط به روی تو باز کنم

من دیده به صبح فقط به روی تو باز کنم
موسیقی دل فقط به سوی تو ســـاز کنم
ای مهتــاب همـــه شــب ظلمــانی مــا
ای قبله‌ی انتظار کجا به کوی تو نمـاز کنم

ابوالقاسم میدانی

آن ناله که پشت در کشیدی، آه ، خون شد

آن ناله که پشت در کشیدی، آه ، خون شد
آن شیر به زنجیر کشیده، وای ، مجنون شد
در چشم تو خورشید زمانه ، داد ، دگرگون شد
محسن چو حسن زخاک، آی ، گلگون شد

ابوالقاسم میدانی

حسن یک قاب دیگر از علی بود

حسن یک قاب دیگر از علی بود
حسن مانند مادر با ولی بود
حسن کریم کریمان دو عالم
حسن یا حسین الفبایی ازلی بود


ابوالقاسم میدانی