بر جاده مصمم که همین است ره راست

بر جاده مصمم که همین است ره راست
بود هر قدمش چو لرزه ای به جان دنیا

نی امری و نی پندی و نی موعظه ای چند
نشنید ز حکمِ حاکم و ناصح و مُلّا

در ذهن بدارد که چه اعجوبه شخیصم
هر ره که بگفتند رَوَم مخالف آنرا


در جمع هَزاران طنین صوت زاغی
بر گوش خراشد همه خوانش تو مجزا

تاقی نشود عیب همیشه لیک بشنو
خلق هر که ستاید نرود سوی ثریا

علی معصومی رستمی