میروم و تا حوالیِ بیشه ای

میروم
و تا حوالیِ بیشه ای
از جنسِ نمیشود سرود
غرورم را
برگ به برگ
سپید میزنم!
اصلا مگر چمدان بسته
رفتن نمیخواست!؟


علی نصیری

حرمتِ چشمانت

حرمتِ چشمانت
واژه های ناب را
در قابی خالی
محبوس میکند!
و تو
هنوز به دنبالِ باران
آسمانِ خویش را نقاشی میکنی؟
قلم بزن شاعر!
وای به حالِ آسمانی که پرستو ندارد...!


علی نصیری