ای آسمان، آهنگ زمان را آهسته تر بنواز

ای آسمان،
آهنگ زمان را آهسته تر بنواز
بگذار نفس زندگی را
که از دل گل محمدی بر می خیزد
لحظه ای بر گونه های خود احساس کنم.

شب که فرا می رسد
دل در سینه ام آرام نمی گیرد
نگرانم
نکند چشم نیلوفر
به هنگام صحر
باز نشده خاموش شود
آه ....
نمی خواهم صدای تیک تاک ساعت را بشنوم
انگار نوای جدائی را می خواند
حتی فرا رسیدن روز
و، بهاری دیگر
همه پایان زندکی را زمزمه می کنند،
و من سرگشته به دنبال تو می گردم.

در سرزمین ابدیت که در هیج کجاست
تو را خواهم یافت
در آغوشت خواهم کشید،
چراغ زمان را خاموش خواهم کرد،
و تو را خواهم بوسید.
آری عزیزم دوستت دارم.


دکتر محمد گروکان