به سوی تو پَر می‌کشم

به سوی تو پَر می‌کشم
سبک بال و سرخوش
سوار بر جریان هوا
تو را سَر می‌کشم
جام از پی جام
جگرسوز اما خوشمزه
تو را تَن می‌کنم
تن پوشی از یاس
ارغوانی و سپید
هوا از عطرش آکنده
تو را می‌بوسم
دم به دم بی وقفه
و به تو گوش می‌سپارم
حرف به حرف هر لحظه

مهرداد درگاهی

دوستت دارم‌های من پایان نمی‌پذیرد

دوستت دارم‌های من
پایان نمی‌پذیرد
نگاه گرم تو
در چشمان جستجوگر من
لمس تن تو
در نیمه‌های یک شب احساسی
زمزمه صدای تو
کنار گوش این من همیشه بیدار
پرواز خیال من
وقتی که تو
خفته‌ای
هیچگاه
پایان نمی‌پذیرد


مهرداد درگاهی

خواب تو را دیدم

خواب تو را دیدم
چون ماه تمام
صحنه شب را
روشن کرده بودی
عاشقان
پای پیاده
زمزمه کنان
رو به سوی ماه
بیقرار
می‌رفتند
و من خیره
به ماه
با خود می‌گفتم
این ماه
مال من است
از او
دل بکنید


مهرداد درگاهی

صبحی دگر آمد

صبحی دگر آمد
دستان بسته‌ام را
آزاد کردم از خواب
با چشمانی نیمه باز
نوری دیدم
منعکس از روی تو
خواب بودی
نرم
گرم
صورتت چون
قرص ماه
دست‌هایت
چون شاخه‌ای
بر پیکر
یک بید مجنون
گونه‌ات
بوسه‌گاه
این من عاشق
لب تو
خواستگاه زندگی
باعث دلدادگی

مهرداد درگاهی

جنس آغوش تو

جنس آغوش تو
جنس خواب و رویا
جنس آسمان پر ستاره
در شبی تاریک
جنس گرما در یک شب
سرد زمستان
جنس فصل برگریزان
جنس رویش دوباره


مهرداد درگاهی