مرا یکشب صدا کن, دعوتم کن , شهر شب بوها

مرا یکشب صدا کن, دعوتم کن , شهر شب بوها
بزن زخم مرا پیوند با محصول کندوها

پناهم عشق, سر بسته, دلم آنقدر خونین است
که رنگش می کشد, پرهای رنگین پرستوها

دوباره مهر چشمان عروسکهات, خیسم کرد
فدایی شد دل من با پیام دف و هوهو ها


دو گوشم می شود تسخیر لبهایت که گل گفته
به عشق همدلی هایت و رنگ گیسو ها

دلم تفسیر قلب و چاه می جوشد, قلم ناگاه
که دستم را تو می گیری ز جمع سر به زانو ها

هادی جاهد