شب می آید با دست هایی که همدیگر را عاشقند شب می آید برگشتن و خورشید را زخمی دیدن همیشگی ست ساده تر از همیشه بگریز و گریه کن بجوی ستاره یی را که مهربان تر حلق آویز می کند که برای جدایی از این همه ماه باید بهانه داشت هوشنگ_چالنگی