هر فصلِ حضورت
بــــه دلم، دفتــر شعر است
مضمونِ غزلـ گونہترین حال، تویی تو
محمد_بزاز
دوست داشتن، هیچوقت "زورکی نبوده و نیست"
نمیتوانی با مهربانیات کسیرا مدیونِ
خودت کنی که دوستت داشته باشد. دوست داشتنی کـه از روی "دِین و تشکر" باشد دوست داشتن نیست
اصلا نمیتوانی کسیرا مجبور کنی
تپش قلبش را با حرارتِ دستهای تو تنظیم کند
کـه در شلوغیِ شهر یک باره "به یادت بیفتد" و دلش قنج برود!
من این را خوب فهمیدهام
دوست داشتن منطق نمیشناسد و عشق، دلیل
اگر کـه روزی فهمیدی، پُشت دوستت دارمهای رابطهات دلیل است، منطق است، دِین و انجام وظیفه است!
دکمه لق پیراهن که با چنگ
و دندان میایستد،
نباش...
فقط همین!
مهسا پناهی
باز شاخه گلی یک بهـانه می شود
باز هم نگاه مان عاشــقانه می شود
بی تو بادهای تلخ پنجه می زند به در
انتظار و انتظار , سهــم خانه می شود
قسمت درخت ها, بی تو سرشکستگی است
لکنت پرنده ها, آب و دانه می شود
در محاق ابری ات, آفتاب راکد است
نور می خورد به سنگ ,هی کمانه می شود
پل زده نگاه تو , می کشاندم به ماه!
زل زده نگاه من , بی کرانه می شود
جاده ماند و انتظار, انتظار و انتظار
ازگلوی کوچـکم , شب ترانه می شود
باحضور روشنت , در میان حس و حال
ارتباط واژه ها , شاعــرانه می شود
آمدی و بوی خوش, دامن مرا گرفت
ها! به من بگو کجا , مثل خانه می شود؟
سیدقاسم حسینی سوته