من به قربان ِ تو با این مدل ِ مو
بند ِ ساعت , یقه ی ِ باز , عطر خوش بو
من به قربان ِ تو وقتی عینک ِ دودی زده باشی
من به قربان ِ همان کودک ِ کاری که سر ِ راه ِ تو
اِسپند دود کرده باشد
من به قربان ِ تو در شعر
که صدقه شد
دور ِ سَرَت چرخاندم
من به قربان ِ تو هِی…
من به قربان ِ تو ….راستی!
مگر نه اینکه بترسی سَرَت می آید؟
من بعداز این
از چشم بَد نه
از دوست داشتَنَت میترسم
آرزو حاجی طاهروردی
اشتباهات درستی بود
کم بودنها
کم شدنها به غلط
خوب، کم ماندنها
در دل این چه و
از فکر آن چهها
بگذرد این نیز
کم دیدنها
حمیدرضا بخشی
جان هرکه دوست داری یکدل و یکرنگ باش
عشق را باور نداری، لااقل دلتنگ باش
دوستی جانمایه های مهربانی های ماست
در ترازوی محبت وزنه ای همسنگ باش
همسفر بودن بهای فرصت ناچیز ماست
عابر آزاده ای در پای هر فرسنگ باش
با سبکباران ساحلها خرامان شو ولی
در میان جاده ها همیار پای لنگ باش
از منیّت ها تهی کن قالب اندیشه را
فارغ از کبر و غرور هرچه نام و ننگ باش
تا نریزد خون مظلومی به دست ظالمی
از بلاجویان راه صحنه های جنگ باش
بین هر جغرافیاییکه به عدل و دانش است
پادشاه مرز و بوم و صاحب اورنگ باش
علی معصومی