بهار آمد دلِ همه را گرفت
من هنوز در جشن پاییزم
سرما را سخت دور میزنم
تابستان آسان بر میخیزم
کجا بودند ابرها من ندیدم
خورشید در چشمانِ هیزَم
من از درِ مهر هم رد شدم
با ماه اما هنوز در ستیزم
برایت پیام از خودم دارم
برگِ بیدم که زود میریزم
معلم من باش درسم بده
که شاگردی شگفت انگیزم
بشین تا خوب لمست کنم
موضوع انشا من یک میزم
مجتبی سلیمانی پور
لبخند میزنی
آغشته میشود به عطر تو
حال و هوای غمم
درگیر خواهم شد به حادثه ها
سنگین سکوت نازل میشود
و معراج چشمانت جایی برای معجزه خواهد بود
نرگس غلامحسینی
مانده شوری به دلم بی خبریم از نوروز
عشق گم گشته که داریم گل نیاورده هنوز
گر چشمانم مهمان دل عاشق او ز دیروز شده
امروز منتظر بینش و احساس او شدم بهروز
منوچهر فتیان پور
الهی تو بهشت حوریم توباشی
همیشه عکس رو قوریم تو باشی
اگر هم در جهنم روی آتش
خوشا چرخنده طوریم تو باشی
احسان تقی پور