چرا بر آسمان دل خرابم ستارهای نمیبینم..
دگر پرندگان زیبا همه بلبلان، در این دل غمکده برای خود آشیانی نمیسازند..
ببین که دیگر آن نوای زندگی ز حنجر کسی که زندگی بخواهد، به آن رسایی رسا نمیآید..
ببین شکوفههای صورتی و سرخ و زرد دگر بر آن شاخساران نمینشیند تا شوق عاشق شدن برانگیزد..
ای الهه عشق،ای معبود عاشق،نشانهها کو؟
همه تبرک برای بودن برای ماندن به نغمۀ عشق،چنان خجسته که بعد از این هم ترنم عشق به جا بماند برای بودن برای ماندن..
خلاصهام کن ، خلاصه بشنو..
اگر تو آدم شوی منور ، به عشق پیدا شدن پی عشق روان نگردی ، ز تهمت عشق خلاص گردی..
غلامرضا مشهدی ایوز
امشب از عطر تنت بار گلاب آورده ام..
بوی یاس و ارغوان ، آن هم چه ناب آورده ام..
گو بیا و بر سر تن پاش از این عطر ناب ..
تا به هر جا می روی ، گویم که من عطر و گلاب آورده ام ..
روغنت چون سرمه ی چشمت به تن مالیده ام ..
تا بگویم من منور گشته مو شمس ضیا آورده ام ..
هیچ بوییدی چنین عطری به عمرت تا کنون ..
یا کدام عطار چون بوییدتت گوید که من مشک ختن آورده ام ..
حال گویم من برایت بوی عطری این چنین ..
از لب و جان کسی باشد که با ذکر خدا ..
دائم بگوید من گلاب آورده ام ..
ای الاها ..جان این مسکین معطر می نما ..
تا که هووویی بر کشم..
گویم که من همراه خود عطر علی آورده ام ..
غلامرضا مشهدی ایوز