یارم از سرقرارگذشت و
گیسوی یار
شانه نشد باز
ماه م,بخواب بود
که رفت از سر قرار وباز نیامد...
مهین محمدی
موجها را تو شانه کن !
دستهای تو می توانند
پریشانی را
از موهای دریا جدا کنند
و برای صدف ها
خوشبختی ببافند ...
فرناز خان احمدی
آدم ها یا میمانند یا میروند
تو اما هیچکدامشان نیستی
نه آنچنان رفته که دل بسوزاند
نه آنقدر ها مانده
که خیالْ راحت کن باشد
درد دارد این بلاتکلیفی
ترجیح میدم
روزی هزار بار از رفتنت بمیرم
تا اینکه ماندنت
قدرِ یک در آغوش کشیدن هم
به کار نیاید
مریم قهرمانلو
سایه ات مدت هاست
برذهنم
نقش می بندد
بعد رفتنت
سایه ات ماندگار شد
شاید هنوز افتاب هست .
شکوه رنجبر