السلام علیک یا صاحب الزمان

اللهم عجل لولیک الفرج
                                

                                
                                
                            </div>
                            <div class=

♡M♡

گذشت ازمن و تن عاشقانه دل بردن

گذشت ازمن و تن عاشقانه دل بردن
به قصد عشق دویدن ولی زمین خوردن
به سنگ ظلم زمانه چه دلشکسته شدم
نمانده در دل من آرزو به جز مردن
همیشه قسمت دل اشک و آه و حسرت شد
وکار و بار زمانه فقط دل آزردن
دوباره صبح ...نگاهش به چشم ..صدافسوس
و باز غصه ی دنیا به دل زند دامن
شبیه شعر غمم .واژه واژه ام درداست
چه ظالمانه شود تن به خاک غم مدفن


لیدانظری

دِلِ دیوانه یِ من را تو مکُن باز ملامت

دِلِ  دیوانه یِ  من  را  تو  مکُن  باز  ملامت
تو مکش پای ز کویش بخدا نیست شهامت
تو معلم شدی و عاشق املا شده ام من
تو ندیدی سر هر نقطه عسل ریخت کلامت
تو شدی وارد خونم, بی تو من میمیرم
تو مگو چاره یِ این درد فقط هست حجامت
دل من وقت خداحافظیت آب شد و من
دَمِ در ریختمش پایِ تو یعنی به سلامت
تو زدی دست به پهلوی درختی که نیفتی
دل دیوانه گمان کرد که دادی تو علامت
من و تو عهد نبستیم مگر؟عهد تو مشکن
بخدا بوسه بگیری ز کَسی هست حرامت


حسین جعفری جرجافکی

آنقدر که در فکر تو و روی توام

آنقدر که در فکر تو و روی توام
در خاطر خود همیشه در کوی توام
من شیفته میان چون موی توام
چوبی به کفت داری و من خواب توام
در خاطر خود با تو سخن می گویم
واندر همه آفاق تورا می جویم
زان لحظه تلخی که بریدی از من
در هر نفسی عطر تورا می جویم
سیمین تن زیبا که چون گوهر می مانی
اسرار درون از رخ من می خوانی
با دیدن تو جام دلم پر می شود
این نکته تو خود نیکترم می دانی
در سایه دیوار دلم خوابیدم
دیدم که گلی شکفته بر آن دیوار
گفتم که ز کجا آمدی ای هوش ربای
آیی که شوی این دل غمگین را یار
گفتا که منم, عشق به دل خفته تو
عشقی که به جز غصه که نیاورد به بار
هر که را داغی ز عشقی برسد
در آتشش می سوزد
درد عاشق کش هجران
غم و اندوه به دل می دوزد
عاقل آن است که غم بر دل رنجیده
تا تواند بر خود ره مدهد
هر کسی غصه خورد می شکند
جان و دلش می پوسد
مرا از تو همین یک یادگار است
در این دنیا محبت ماندگار است
به جز دیدار تو در دل طلب نیست
بهشت عاشقان آغوش یار است

سعید بی همتا