شعر جنگل را که نوشتم

شعر جنگل را که نوشتم
کلمه‌ها درخت شدند...
و احساس من
انبوه شد
در جنگل شعر

شبنم حکیم هاشمی

میبینی سکوت دریاچه را

میبینی سکوت دریاچه را
در پس اعماق تاریکش
صدای ماهیان خفته در آب
هنوز بلند است...


سحر کرمی

با چیزی که از دست داده‌ام

با چیزی که از دست داده‌ام
امتحانم می‌کنی
اسمی را که فراموش کرده‌ام
در گوشم زمزمه می‌کنی
تصادف یا حادثه‌ی مرگباری را که روزگاری
تیتر یکِ روزنامه‌ها بود
تعریف می‌کنی
انگار مغزم را
نه خاطرات
که از یاد برده‌هام پر کرده

اتابک عظیم زاده