دلم حرف زدن میخواهد...

دلم حرف زدن میخواهد...
حرف زدن هایی که تمامی نداشته باشد
گاهی دلم سکوت میخواهد...
سکوت در کنار فردی که تو رو می فهمد
دلم یک شانه ی امن میخواهد برای گریستن...

دل آشوب میشوم گاهی...
کودک درونِ من زخمی ست ...
زخم هایی عمیق و چرک آلود....
زخم هایی که سالیان دراز
برایش مرهمی نبود و نبود و نبود ...
دلم یک خواب می خواهد عمیق و سرد و راز آلود...


مریم اسماعیل زاده مقدم

تله مهربانی ؛

تله مهربانی ؛
دام انسان های خوش قلب است ،
برای دور کردن آنها که نمی دانند ،
خوش قلب ها ،
پس از چندین بار گذشت ،
یکبار برای همیشه از همه چیز می گذرند و می روند .

مجتبی نکویی فر

توهمان گل اقاقیای کوچه های تنهاییم هستی

توهمان گل اقاقیای کوچه های تنهاییم هستی که عطرش در اردیبهشت می پیچد
وهوارا عاشقتر میکند به این امیدکه شاید پروانه ای دعوتش راقبول کند

فاطمه قاسمی

تلالو کرد عکس او درون آتش اشکم

تلالو کرد عکس او درون آتش اشکم

کدر کرده غبار اما هوای آینه امشب

نگاه دیگری موجی گسیل جسم تیره کرد

وجود سرد مهبانگی به طرفی گشت غرق تب

تنیده در هم و همدل پلانکی شد دمایش دل

سیاوش ذوب گردید و پلاکش جاری دریا

قدم بنهاد بر بحری بر سردی دل بلقیس

ز کشف ساقش ساقی مست و ابران راهی صحرا




کدر گردیده روزن ها سیاوش چاره ای اندیش

به آتش رفت و دودش شامه را خوش آمدی گفتی

چلاند ابدان و رحمت در تجلی لمحه شرحه لخت

و زیر شعله ی باران دو تن یک تن همی خفتی

سیاوش آزاد