به نام خدایی که جان داد و مهر آفرید

به نام خدایی که جان داد و مهر آفرید
فروزنده خورشید را داد نور و سپهر آفرید
خدایی که پروانه را داد بال قشنگ
گل و سبزه آراست هفتاد رنگ
به نام خداوند عشق و خداوند مهر
خداوند ماه و خداوند گردون سپهر
به نام همویی که مرد آفرید
به دل مهر هم داد و درد آفرید
به نام خدای جهان آفرین
جهان آفرین را هزار آفرین
هزار آفرین بر عزیزان مرد
عزیزان مرد و غرور آفرین
غرور آفرین شد گوهر آفرین
گوهر آفرین خاک ایران زمین

اسماعیل واسعی

آنقدر دلم برایت تنگ است؛

آنقدر دلم برایت تنگ است؛
که گویی جهانِ به این بزرگی،
برایِ من و تنهایی ام جایی ندارد...
کجایِ جهان دنبالِ خود بگردم،
وقتی که دیگر نیستی... ؟
وقتی که دیگر نیستم...

رضا همایون

هنوزم شونه هات بابا به صد تا مرد می ارزه

هنوزم شونه هات بابا به صد تا مرد می ارزه
کنار کوه هم باشم، دیگه پشتم نمی لرزه
غرور اسم تو بسه واسه یک عمر پز دادن
برای زندگی کردن، واسه از پا نیفتادن
روی زانوت که میشینم ندارم غصه ای دیگه
حبیب من یه پا مرده، اینو مامانمون میگه
بابا دنیام پریشونه، دلم تنها و داغونم
واسه حرفات دلتنگم،بیا یک شب به کاشونه م

بیا آغوشتو وا کن واسه چشمای خشکیدم
کویری تشنه لب هستم، بابا از بس که باریدم
بابا دلگرمی آنجل به دست گرم باباشه
دعا کن سایه ی سروت همیشه رو سرم باشه
کجای این زمین آخه حبیبی مثل تو داره
در خونه ت همه ش بازه واسه اون که گرفتاره
امید یک جماعت به دل پاکی و دریاته
نشون مردای مرده اگه پینه رو دستاتو
هنوزم من برای تو ، همون دردونه ی لوسم،
بیا خیلی دلم تنگه، بابا دستاتو می‌بوسم

فرشته‌ سوری

می درخشد صورتت گویی کـه ماهی دیگر است

می درخشد صورتت گویی کـه ماهی دیگر است
هر نگاهت در نگاهم چـون نگاهی دیگر... است

چشمهٔ چشمت خـــــروشان از میِ اغواگر است
این زلالِ خوش گــــوارت قتلگـاهی دیگر است

وقت دیــــدارت دلم احساس خـوبی می کند
گرچه با تـــــو بودنـــم غرق گناهی دیگر است


جنگ مـــا از ابتـــــدا هم بــــر سرِ ایمان نبود
روسری بـــــر سر نکن این اشتباهی دیگر است

گاهگـــــاهی بـا خیــالت سر نهم بــــر بالشم
شانه ات امّـا عزیـزم تکیـــه گـاهی دیگر است

در خیـابـان خیـالم چـــون غــــزالی می رمی
چشمهای عاشقانت خــود گواهی دیگر است

دلفـــــریبی مـــی کنی بـا گیسوانِ مشکی ات
هــرکسی باشد کنارت پـادشاهی دیگر است...

مهرداد خردمند