واژه هارا
فریادمی زنم
تادر طنین صدایم
شعر زاده شود
سید حسن نبی پور
بغض تنهاییام
شکست
صدای پایت
در گوشم پیچید
آمدی
سید حسن نبی پور
ماهمچون یخ
آب می شویم
ازبین رفته ونابود خواهیم شد
این همه دادوفریادچیست
سید حسن نبی پور
روی صندلی انتظار
صدای قدم هایت را
خیال می کنم
تا جان بگیرم
در هوای مه آلود
سید حسن نبی پور
دست کم نگیر
تنهایی ام را
چون تک درخت خشکیده ام
درکویر
سید حسن نبی پور