زیبای من، ای رَسته از دنیای من

زیبای من، ای رَسته از دنیای من
بیمارِتَم ای آگه از سیمای من
بی تابِ مَه از سینه رفت این قلب من
بازا که این جان می رود از نای من
صد شعله زد این عشق مَه بر جان من
یک دم بیا خاموش کن این شعله را شیدای من
ای کاش بودم مُحرمت، آغوش مَه با پیکرم

صد بوسه بر لب های مَه، می شد شکوفا جای من

مرضیه فتحیان

در شبستان ابوحمزه ی راز

در شبستان ابوحمزه ی راز
خوش بود ریختن اشک نیاز

شب جمعه چه دعا رنگین است
بر لب مأذنه ها آمین است


فاطمه خمسی

دروغ بود تمام غروب های جمعه

دروغ بود
تمام غروب های جمعه


باز هم
دلش
برایم تنگ نشد..
.

مجتبی فرخی

تمام کوچه‌ها و خیابان‌ها

تمام کوچه‌ها و خیابان‌ها
امتداد قدم‌های تنهایی‌اند...
تنهایی‌ام که در شهر سرگردان می‌شود
تو از پشت تمام پنجره‌ها
نگاهش می‌کنی


شبنم حکیم هاشمی