خدا داره میگه
ای مردم راه معلومه
توی وجودتون تعریف شده
دیگه اختیار با خودتونه
فقط بدونید خوبی و بدیه
که همیشه با شما میمونه
و خوبی شما دعای منه
جواد صفری
در زمین کوچکی
وقت غروب
دخترک خندید
از عمقِ وجود
ناگهان خط لبش
صاف شد
سررشته اش را
بِگِرفت
تا که . اگر . را
بِیافت
اگر که بود رفتگری
ز غم نبود اثری
اگر که بود رنگرزی
ز درد نبود اثری
اما براستی چرا ؟
اگر نبود رنج را
نمی چشید طَرب را
اما براستی چرا ؟
ساده ترین وهم را
ما کرده ایم دشوار
رویا کریمی
تابوتم
زیبا
و
سنگین
خواهد
بود
چون
پراز
آرزو
و
خاطره
کسی است.
پرشنگ بابایی
میرسد سرانجام آن روز آتی
روزی که پر از صلح است و شادی
تهی از نفرت و دشمنی
چه کسی داند کی است و کی نیست
چه کسی داند که آن کیست
ولیکن همه امیدواریم
چرا که در این این گیتی امیدی نباشد
هر گلی پژمرده میشود
ستایش سیفائی