سلام ای دختر افسونگر شهر نخلستان

سلام ای دختر افسونگر شهر نخلستان
دو چشمت گرم و گیراتر ؛ ز آهوی بلوچستان

سلام ای چشم انداز صمیمی در خیال من
نگاه تو ، فراخوان شب آرام تنگستان

تمام فرشبافان رَج به رَج ، با عشق می بافند ،
ترنج ناز چشمان تو را ، در قالی کرمان

بمان ای حس خوب خنده های بعد دلتنگی
شبیه شور و شوق مردم بوشهر ، پس از باران

از آن روزی که تندیس لب تو ، رونمایی شد
چه شهدآگین شده با دیدنت،خرمای سعدآبادِ دشتستان

شراب آلوده تر از چشم تو ، در فرقه ی ما نیست
بلاتکلیف مانده بعد تو ، انگور تاکستان

تویی ، عطر رها از ردپای رقص شب بوها
که رنگ و بو گرفت از تو ، گلاب قمصر کاشان

خدا لبخند می زد ، تا که گفتم دوستت دارم
تعارف زد بمن ، با چایی خوش عطر لاهیجان

حضور خنده هایت در خیالم ، روزافزون باد
برقصانم ، به آوای دف و تنبور اورامانِ کردستان.

همایون بلوکی

از هر تولد تا یه سال بعد،

از هر تولد تا یه سال بعد،
دنیا مداوم تیره تر میشه
من بچه‌ موندم تا ببینم که،
تا کی یه دیوونه پدر میشه

اما پدر بودن به زایش نیست
بابا یعنی الگویی از خوبی
بابا یعنی وقتی نباشی هم،
اسطوره‌ای باشی که محبوبی


بابا یعنی آرامش خونه
یعنی رفیق روز بدبختی
یعنی همون که یاد تو میده،
دنیا بده اما تو سرسختی

من بچه‌ام خوشحالم از اینکه،
عقلم رسید و بچگی کردم
تنهاییامو، واسه تنهایی،
قسمت نکردم، زندگی کردم

وقتی نمی‌فهمی چرا باید،
تنها بمونی، عشق ناکوکه
وقتی هنوزم ( دردِ سر ) داری،
دوتا شدن محکوم و مشکوکه

این مشترک بازی که سنت شد،
توو دینِ من ابطال و مردوده
آدم اگر آدم شد و بابا،
چون مثل حوا همدلش بوده

مایی که آدم بودنو کشتیم،
مایی که اقیانوس ِ ایرادیم،
مایی که از حوا گریزونیم،
مایی که غربت یادِ هم دادیم،

بهتر که دل‌هارو نسوزونیم
بهتر که تنهایی رو برداریم
بهتر که لاک بچگی باشیم،
بهتر نگن لجباز و سرباریم

وقتی نمی‌فهمی چرا مردی،
وقتی که از مردی فقط دردی،
وقتی هنوزم فکر اونی که،
لج کردی و تنها ولش کردی،

تنها بمون شاید که آدم شی
صحبت نکن از ناجوونمردی
یک جا، یه روزی، راهو کج رفتی
ساکت بمون، بدجور بد کردی

موی سفیدو عشقه، تنهایی
بیخود نگو بسه دوتامون کن
گولم نزن، دست از سرم بردار
تا هی نگی بسه جدامون کن...

مهرشاد انصاری

گاهی لعنتی دلم

گاهی لعنتی دلم
مرا این‌سو و آن‌سو می کشاند
به خاطرات بی مرز بین من و تو
به بام بلند عشق ورزیدن
بی شک اگر زنده ماندی مرا یادت هست
همانکه برایت حتی بعد مرگ هم
دل بی جانش تنگ می شود....

میلاد جعفری