مفتخر بودیم، سه، چهار روزی در این دنیا

مفتخر بودیم، سه، چهار روزی در این دنیا
از هیچ چیز غافل نبودیم جز یاد خدا
گران تمام شد، هر چه داشتیم رفت برباد
جز اندک متاعی که در قباله ماست
شرط حیاط روز اول صلح بود نه جنگ ؟
برکت حیات بودو عزت نفس تن

چه کردیم، چه بر داشتیم موقع رفتن
ان زمان که دیگر تمام است مهلت ادم

زهرا شعبانی

بار دگر سرنگونی حکومتی غوغا کرد در جهان

بار دگر سرنگونی حکومتی غوغا کرد در جهان
مثل همیشه عده ای به خوشحالی آمدند بر میدان

مردمی ساده،دانسته وندانسته شاد گشتند در میان
هدف دولتمردان جهان به کُرسی نشست بی ژیان

برنامه خوبی در بین الملل تصویب کردند نمایندگان
تعویض هر حکومت دگر خونریزی نباشد بر دیدگان


بعد از اینهمه در سال‌های اخیر  به جمع ریاستشان
دانستند تغییر سلاطین بباید دور ز مسخره بازیشان

زتماسی و وقت بخیر برحکومتدار قبل در صبح زود
طیاره اش آماده از بر سفری نامعلوم بر رفتن و نبود

مردم هم به تفریح وشادی موقَّت ،های وهویی کنند
حکومت جدید آید و بار دگر منافعشان جاری کنند

خر همان خر باشد و تعویضی ز پالان کهنه اش
ستمدیده به ناچار شادی کندبر نو بودن بقچه اش

محمد هادی آبیوَر

نمودی دردلم ماوا،نپرسیدی چراازما

نمودی دردلم ماوا،نپرسیدی چراازما
که اینجاصاحبی دارد،ویابی صاحب است جانا

توچون بنشسته ای دردل،نسازی بهردل مشکل
مداراکن تو ای دلبر،که ناگه نشکنی دل را

کنون بنموده ای دل را،توای زیباگرفتارت
وفاداری نما بادل،نداردجزتودردنیا

توای خورشیدتابانم،خبرداری
توانستی
که باآن چشم شهلایت،کنی مارا
چنین شیدا؟

توباافسونگری هایت،ربودی عاقبت دل را
نکن کاری تو ای زیبا،که ازعشقت
شَوَم رسوا

الادلبرتومیدانی،که باآن رویِ چون
ماهت
نمایی محفلم روشن،چوباشی همدمم شبها

ندارم من که محبوبی، در این عالم
بغیرازتو
نمیخواهم کسی رامن،تویی دلدار
من تنها

تویی چون ماه تابانم،(خزان)را
همچنان جانی
به هرجایی سفرکردم،ندیدم چون
تومن زیبا

علی اصغر تقی پور تمیجانی

همه جا هستی

همه جا هستی
اما در کنارم نه..
میدانی غروب
دلتنگی
سرازیر میشود
شب که میشود
قلبم را دلتنگی
در آغوش میگیرد
اما نه آنگونه
که تو میشناسی اش
بغض مانند بختکی
گلویم می‌فشارد
و رهایم نمیکند...
تمام قلبم فشرده می‌شود
حرف‌هایم شعر می‌شوند
و دستانم ناتوان از نوشتن
دلتنگی را نباید گفت
باید تجربه کرد و باید سرود...

پری حبیبی

ای مَهِ جبین ، ای دلبرم

ای مَهِ جبین ، ای دلبرم
بی تو ببین، در به درم
صورت پر از مهر و وفا
جانم به لب آمد بیا
ای شهد ِ ناب ِ زندگی
شیرین ترین دلبستگی
گو چه کنم بی دلبرم؟

بنشین کنارم یاورم

آذر غلامی