ای کاش پرنده بودم وُ

ای کاش پرنده بودم وُ
بالی داشتم وُ
پری
پرواز می کردم
کجا؟
همانجا که زاده شدم
و روی درختان ِ
خاطرات ِ
کودکی وُ
جوانی وُ

عاشقی می نشستم
شکایت از جدایی ها می کردم
و دیدار وصل را حکایت
اما چه کنم
نه بال پرنده را نصیب بردم
و نه پر ِ پروازش را

احمد پناهنده

باید به یادتو غزلی دست وپا کنم

باید به یادتو غزلی دست وپا کنم
با یک غزل زخـم دلـم را دوا کنم
یادت زسـقـف دلم چکه می کند
بایدبه سقف نم زده هم اکتفاکنم
جز چشمهای تو وُ قرص صورتـت
هر قـرص بی اثــری را رهــا کنـم
لیـلا شـدم که در گیر ودار عـشـق
عمری به دستهای جنون اقتداکنم

شیرین ترین خیالیُ هر کوه وقله را
آماده ام برای تو من,جا به جاکنم
باید هـزار مرتبه هرروز صـبـح زود
قـربـانـی ات شوم ,که دفع بلا کنم

مریم امیری نیا

در حوالی خیالم

در حوالی خیالم

تو چون خیالی

و من خیالی تر از تو

به تو می اندیشم..


معصومه پیروزه

از سرم افتاده شیرین هوسی

از سرم افتاده شیرین هوسی
چشم دل را بسته ام روی کسی

بعداز این شاید بمیرم بی خبر
از غم دوری و بی همنفسی

می برد بوی تعفن جسم را
پشت میله های سرد قفسی

خورده ام چوب فلک یک عمر , آه
داد از این دنیا که گشته محبسی

عشق, بر پا کن دوباره شعله ای
وا رهان من را از این دلواپسی

طیبه حسنی