درختانی که در آغوش نگرفته ام تمام

درختانی که
در آغوش نگرفته ام تمام
هم می شوند یکدیگر را
در من
تا آن ادراک ِ گاهی سبز
رفتاری را
به خویشاوندی ام بدهد
که شگفتی ام
به پیوستار ِ سکوتم بیاید ......

به اینجاترین حال ِ
راهی رسیده ام که
تمام ِ درختان ِ ناگهان اش خودم ام

اکنون
نزدیک تر از
ادامه دادنم به هیچ
و دورتر از
درک ِ گاهی درست ِ جبر
چقدر درخت
که در من یک اند . . . . .
.


فرشید صادقی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد