تا شده موی تو مضمون پریشانی من
کاش درمان نشود بی سر و سامانی من
درد ها در دلت انباشته است از دوران
تجربه کن شبی این قافیه درمانی من
شعرم از چشم تو میجوشد و خوش خواهد شد
حال یک عمر تو از حال خوش آنی من
ربنا خواندی و ماه رمضان پیش آمد
شده مدیون لبت حالت ربّانی من
دست خود شسته ام از جان و شبی کاش شود
نام تو قافیه ی مطلع پایانی من
فوران میکند اوصاف تو هرشب بانو
در غزلهای دل وچشمه ی طغیانی من
این بداخلاق جفا پیشه ی خوش ناز وادا
ای رقیبان پر از داعیه ارزانی من
حسین مرادی