من در اغوش تو خوابیدم چه زیبا بود خواب

من در اغوش تو خوابیدم چه زیبا بود خواب
از دهانت آب نوشیدم گوارا بود آب

سینه ام گهواره ی لیلا و لالایی قیس
کودک احساس تو در بسترم میخورد تاب

پرده دار خلوت ما ماهتاب طاق شب
گو نگهبانی ما می کرد با چنگ و رباب

کندوان لهجه ات کندو داران عسل
واژه ی شیرین به اوای کلامت شد خطاب

پای چشمت دشتی از لاله شکوفا بود و من
میزدم بر گونه هایت بوسه های بی حساب

رخش مهرت بر سمنگانم چنان میتاخت گو
دور دیده چشم رستم را ز خود افراسیاب

شانه هایت بال عنقا بود در اوج مراد
سربر او بگذاشتم از سر به در کردم عذاب

ساعتی زیبا تر از آن لحظه ها دیگر نشد
ساعتی که در شب ما شعله می زد افتاب

ناز ناهید از میان ابرها می ریخت و
شبنم شیدایی گل چلچراغی در شباب

سهره در سیمای تو سرداده بود اواز عشق
گوش من ماهی رقصنده به دریای شراب

کوه بود ان تخت سینه، سر به تخت کوه بود
موی من چون ابشاری در دل باغ سراب

دفتر لب های تو دیوان شعر و شهد بود
دفتر لبهای من در کام لبهایت قطاب

شب دوباره شانه هایت را بهانه کرده است
بازگرد تا باز گردد از دل من اضطراب

دوست میدارم تو را ای عشق داغ آتشین
من همان سنگم که میگردم در اغوشت مذاب

سایه از سر کم مکن ،ای سایه ی سر از سرم
تا نسوزد سربسر رنگین کمانم چون حباب


الهام امریاس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد