دروغ بود

دروغ بود
تمام قصه های عاشقی
دختر شاه پریون
و ......
تورا از من گرفت
روزگار
ومن تنهای تنها
در شبی سرد و برفی
پشت دیوار حسرت
از سایه و روشن های
حجله ی بخت
لکه دار شدن عشق را
به نظاره ایستادم
و به باد سحرگاهی
سپردم
تصویر مسخ شده ی
تو را
تا فرداهای
نانوشته

اصغر رضامند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد