به پیش تو شغال و سگ کم آوردن و می دانی

شبیه گرگ می مانی که وقت حمله برمیشی
طمع کردی به کشتارش و براوحمله ورمیشی

به دندان میکشی آن را نمی ترسی ز خونابه
به پایان می رسد دنیا و تو بیچاره ترمیشی

تومغروری می دانی که دندانهای خونریزات
گرسنه باشی و نادان به ناگه خیره سرمیشی

و هنگامی بلغضد دست به مقیاس پر کاهی
تَلٌه خالی زهرصیدی و توخونین جیکر میشی

تو گرگی و نمیدانم چه درسرداری ای جانی
بدان آهت کنم یک دَم شبیه سگ تر میشی

به پیش تو شغال و سگ کم آوردن و می دانی
ومی دانم دراین دنیا تو روزی دربه در میشی

و قارونها به قصرو مال این دنیا چه نازیدن
تو قارون زمانی و بدان که بی ثمر میشی


به پایان می رسد شعرم هزاران بار می گویم
به حرص مال این دنیا بدان بیچاره ترمیشی

اصغر بارانی زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد