به هیچ چیزی میندیش
به جز صبح و صفایش
به این دنیای زیبا
به این حال و هوایش
به هیچ چیزی میندیش
به جز برگ گل یاس
به غیر از شبنم تر
به روی برگهایش
به هیچ چیزی میندیش
به غیر از لاله و گل
به غیر از مرغ عاشق
که می خواند برایش
به هیچ چیزی میندیش
به غیر از آبی صبح
که زیبایی هویداست
ز سر تا انتهایش
به هیچ چیزی میندیش
به جز باغ و در و دشت
نگاه کن آسمان را
چقدر آبیست فضایش
فرشته نغمه خوان است
دم صبح و اذان است
بده دل را به دلدار
همینجا هست جایش.
رضا کشاورز