جمعه دری‌ست قدیمی

جمعه دری‌ست قدیمی
که تا ظهر نشده
کلون از پشت‌اش برداشته
انتظار را بر سکو می‌نشانم
شاید نسیم
عطر خاطرات را
به دوردست‌های خیالت رسانده
دلتنگی‌ام غروب کند

ربابه حسینی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد