از نگاه تو به اعماق دلم،فاصله نیست

از نگاه تو به اعماق دلم،فاصله نیست
فاز چشمان تو خوب است،مرا حوصله نیست
من به این جاذبه،از پلک تو نزدیک ترم
من خودم از خودتو،صددلِه درگیرترم
تو مرا با غرض از فاصله،ویران مکن
وخودت را تهِ این دایره،حیران مکن


فرزانه فرحزاد

خسته باشی یا نباشی ای رفیق

خسته باشی یا نباشی ای رفیق
واقعا خسته نباشی ای رفیق
گر همه آجیل گردند روی میز
سعی کن پسته نباشی ای رفیق
جام ها صف می کشید در ویترین
جام بشکسته نباشی ای رفیق
نامه اعمال خود یادت بیار
نامه ئ بسته نباشی ای رفیق
چاه غم را با طناب هرگز مرو
بند پوسیده نباشی ای رفیق

اعتبار استکان در دسته است
بهتر است با دسته باشی ای رفیق
چون حضر را خستگی آرد ملال
در سفر پیوسته باشی ای رفیق
هاتفی گفتا فلانی دل مبند
پس چرا دل بسته باشی ای رفیق

عبدالنبی اکبری

ای ماه بیا رونق مهمانی من باش

ای ماه بیا رونق مهمانی من باش
آرامشِ شب های زمستانی من باش

ترسم که به فردا نکشم، زود بیا زود
فریاد رس گریه ی پنهانی من باش

هر شب تو مرا سخت در آغوش بگیر و
تا صبح رفیقِ شب و زندانی من باش

باور نکنم راه خطا پیش گرفتی
بر گرد بیا فکر مسلمانی من باش

ای کفتر جلدی شده ،از بام تخیل
یک لحظه فقط شاهد ویرانی من باش


پیداست امیدی به دم صبح ندارم
ای ماه بیا رونق مهمانی من باش

محمد منصوری بروجنی

کاش می شد که نمی شد دل من در هوست

کاش می شد که نمی شد دل من در هوست
پر من گیر نمی کرد بر آن خار و خست
تف بر آن لحظه ی شومی که هم آغوش شدیم
ساده لوحانه فکندم نفسم در نفست
برق چشمان تو و خامی زاغ دل من
وه چه ذوقی که نکردم به خدا در قفست
پیش رو نیل دل خسته و طوفان وجود
پشت سر بانگ تو و غافله ی هیچ کست
دست تو حلقه به حلقوم من از روز ازل

ناله از ایذه رسیدست به حد ارست

فروهر نگهداری

سنبل آبی اگرچه دلرباست

سنبل آبی اگرچه دلرباست
قاتل ما و من و او و شماست

ریشه‌هایش می‌دود بر روی آب
تا به خود آیی شوی خانه خراب

می‌بری آن را به شَهرت بهر سوغات و فروش
کی عجب باشد ز مردم داد و فریاد و خروش


بشنو از من ای عزیز هم وطن
ریشه‌اش برکن ز ایران کهن

این گل زیبا ندارد منفعت از بهرمان
زانکه آلوده کند هم خانه و هم شهرمان

فروغ قاسمی