-
سرگشته در اعماق شب
پنجشنبه 7 بهمن 1400 00:21
سرگشته در اعماق شب سوسوی چراغی نیمسوز بُرخوردنِ برگهای پاسورِ رنگپریده و توالیِ ثانیههای نافرجام نازنین لقائی
-
زمستان
پنجشنبه 7 بهمن 1400 00:19
-
به اقامه ام می ایستم
پنجشنبه 7 بهمن 1400 00:11
به اقامه ام می ایستم قنوتم را سربالایی می روم و رکوع را خم به ابرو نمی آورم اما اگر به سجده ی تو سرازیرم کنند پای اقامه ام را می شکنم رضا نعمتی کرفکوهی
-
دیوارتنهایی
چهارشنبه 6 بهمن 1400 01:21
-
در خاطرِ خود بهانه ی شادی داشت
چهارشنبه 6 بهمن 1400 01:20
در خاطرِ خود بهانه ی شادی داشت رویــایِ بهـارِ سبـزِ آبـادی داشت بیچاره پرنده ای که در کنجِ قفس؛ از پنجره انتظـارِ آزادی داشت ... " امیرحسین پناهنده "
-
هر گاه دلت حال مرا گوش گرفت
چهارشنبه 6 بهمن 1400 01:17
هر گاه دلت حال مرا گوش گرفت یک لحظه سکوت کرد و خاموش گرفت حالا که تو رفته ای بدان بعد از تو، فکرت همه شب مرا در آغوش گرفت " امیرحسین پناهنده " +گوش گرفت یادش بخیر اولین بار تو دبیرستان شنیدم.. بچه بوشهری گفت ولی بچه ها به حرفش خندیدند...:(
-
متولد شدم تا دوستت داشته باشم ..
چهارشنبه 6 بهمن 1400 01:10
-
لاله دیدم روی زیبای توام آمد بیاد
چهارشنبه 6 بهمن 1400 01:09
لاله دیدم روی زیبای توام آمد بیاد شعله دیدم سرکشی های توام آمد بیاد سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند روی و موی مجلس آرای توام آمد بیاد بود لرزان شعله شمعی در آغوش نسیم لرزش زلف سمنسای توام آمد بیاد در چمن پروانه ای آمد ولی ننشسته رفت با حریفان قهر بیجای توام آمد بیاد از بر صید افکنی آهوی سرمستی رمید اجتناب رغبت افزای...
-
بهارانه
سهشنبه 5 بهمن 1400 01:34
-
تمام عطارهای این شهر
سهشنبه 5 بهمن 1400 01:34
تمام عطارهای این شهر مرا دیوانه می خوانند.!! آن چه عِطریست ؟؟ که هیچ جای دیگر نیست!!.. ناامیدم کردند عطارها! چه خوب !! دالان باریک قرارهایمان هست هنوز. ! هیچ بادی هم نمی وزد..!!! در همین دالان .. خودم تنها , یک عطاری خواهم زد مجید جاوید
-
خدایا
سهشنبه 5 بهمن 1400 01:33
-
تا که انگشتان تو لغزید در خاک تنم
سهشنبه 5 بهمن 1400 01:32
تا که انگشتان تو لغزید در خاک تنم گر گرفت از آتش دستان تو پیراهنم لحظه ی پرواز شد در کنج آغوش خیال آن زمانی که دو دستت حلقه شد بر گردنم خط لبخندت که نقش انداخت بر سیمای تو حسِ خوبی داشت بر لبهای تو لغزیدنم پیله ام را تنگ تر کن با دو دستت زانکه من در حریم امن تو در حال شاعر گشتنم در تب عشقت اگر آتش بگیرم چاره چیست ؟...
-
دل تنگم و دیدارِ تو درمانِ من است
سهشنبه 5 بهمن 1400 01:30
دل تنگم و دیدارِ تو درمانِ من است بی رنگِ رُخت، زمانه زندانِ من است بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تَنی آنچِ از غمِ هجرانِ تو بر جانِ من است! مولوی
-
قصر
دوشنبه 4 بهمن 1400 01:52
-
آنقدر بهانه آوردند
دوشنبه 4 بهمن 1400 01:52
آنقدر بهانه آوردند کبوترهایت که از یاد برد گلدستهای وقت اذان را... لادن_آهور
-
زیباتر از چشمان تو
دوشنبه 4 بهمن 1400 01:50
زیباتر از چشمان تو چشمان من بود وقتی که تصویرت بر آنها نقش میبست مهتاب_رضایی
-
شاعر شدهام که بی قرارت باشم
دوشنبه 4 بهمن 1400 01:50
شاعر شدهام که بی قرارت باشم دیوانهی چشمان خمارت باشم احساس نکن که تا ابد تنهایی چون آمدهام همیشه یارت باشم مهدی ملکی
-
ماه من..،
دوشنبه 4 بهمن 1400 01:49
ماه من..، یادم باشد دیگر برایت آه نکشم که مرا دردی ست پیدا میان نیمه پنهان تو؛ و چه زیباست این آخرین نفس های تنیده در جمع شعرهای دست به عصا حیف بی اثر است شهادتِ لحظه های فراموشی ذهن آشفته ام! مرتضی سنجری
-
عادت
یکشنبه 3 بهمن 1400 01:08
-
عکست را با خودم دارم
یکشنبه 3 بهمن 1400 01:06
عکست را با خودم دارم همراه صدای ضبط شده ات را و هر روز به انجمن های ادبی سر میزنم! گوشه ای به التماس شاعری را گیر میاورم... عکست را نشان میدهم و سکوت ضبط شده ی صدایت را!... همان دوستت دارم هایی را که هیچ وقت نگفتی... و بعد اصرار میکنم تو را بسراید! دیروز بلاخره شاعری قبول کرد مدتی عکست را نگاه کرد... و به سکوت دوستت...
-
در دهانم تخم ریحان کاشته ام
یکشنبه 3 بهمن 1400 01:05
در دهانم تخم ریحان کاشته ام من فصلی را می شناسم که تنها با بوسه های تو سبز می شود لادن_آهور
-
صلی الله علیک یا فاطمه(س)
یکشنبه 3 بهمن 1400 01:05
-
ای عشقِ روییده بر
یکشنبه 3 بهمن 1400 01:04
ای عشقِ روییده بر خاکستریِ حادثهها تا انتهای عالم پیچیده بر جانم نیلوفرِ نگاهت ناهید ساداتی
-
گفت :
شنبه 2 بهمن 1400 01:33
گفت : پلک بر پلک که بگذاری می آیم او آمده است من پلک بر پلک گذاشته ام و نمیبینم..... علیرضا روشن
-
ﺗـــﻮ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﯼ..
شنبه 2 بهمن 1400 01:32
ﺗـــﻮ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﯼ.. ﭼﺮﺍ نمی آیی ﻣﺮﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﻧﮕﺎﻩ ، ﺭﻭﯾﺪﺍﺩ ﮐﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ..! . حافظ ایمانی
-
عشق
شنبه 2 بهمن 1400 01:31
-
سرت که درد نمی آید از سوالاتم؟
شنبه 2 بهمن 1400 01:30
سرت که درد نمی آید از سوالاتم؟ مرا ببخش که اینقدر بی مبالاتم چطور این همه جریان گرفته ای در من و مو به موی تو جاریست در خیالاتم؟ بگو به من که همان آدم همیشگی ام؟ نه... مدتی است که تغییر کرده حالاتم چقدر مانده به وقتی که مال هم بشویم درست از آب درآیند احتمالاتم تو محشری به خدا، من بهشت گم شده ام تو اتفاق می افتی، من از...
-
زمستان
شنبه 2 بهمن 1400 01:29
-
انتظار
جمعه 1 بهمن 1400 00:30
-
می ترسم
جمعه 1 بهمن 1400 00:25
می ترسم می ترسم اما تو در تمام آینه های پس از من نیز چشم هایم را ببین که هنوز باورت نکرده اند از بس که فراتر از رویای منی نیلوفر لاری پور