-
از تو نمیرنجم...برو، من هم تمام عمر
سهشنبه 10 اسفند 1400 01:40
از تو نمیرنجم...برو، من هم تمام عمر ناخواسته هرکس مرا میخواست، آزردم دنیا برای انتقام از عشق کوچک بود... تنهایی ام را زندگی کردم، ولی مردم | اهورا فروزان |
-
من به تو میگویم که قوی باشی
سهشنبه 10 اسفند 1400 01:36
من به تو میگویم که قوی باشی و میدانم که گاهی کلمات، واقعا معجزه میکنند. من روزهای سخت زیادی دیدهام، رنجهای زیادی کشیدهام و اندوه زیادی را به جانم، خریدهام. من تا انتهای دردهای زیادی رفتهام، زخمهای زیادی را به جان لمس کرده و پایان اندوههای زیادی را به چشم، دیدهام. من به تو میگویم که قوی باشی چون دیدهام که...
-
بادها همه چیز را
سهشنبه 10 اسفند 1400 01:34
بادها همه چیز را از زیر زبان روسری ات خواهند کشید و سر درمی آورند از پیچیدگی موهایت. روزی روسری ات به حرف خواهد آمد و بادها زیبایی ات را زوزه کشان مو به مو با شانه هایت در میان خواهند گذاشت ولی امیدی پور
-
عیدتون مبارک
سهشنبه 10 اسفند 1400 01:31
-
صبح آبی خاطرهام را
دوشنبه 9 اسفند 1400 01:45
صبح آبی خاطرهام را به نجابت آسمان برایم تکرار میکند تا من در شعاع هر طلوع شروع شوم در حجمی از دوستداشتنهایم سیده مریم وهابی
-
زیادی که..
دوشنبه 9 اسفند 1400 01:45
-
چه رسم غریبی ست
دوشنبه 9 اسفند 1400 01:44
چه رسم غریبی ست آغاز شدنم در پایان سال که اینگونه برگی از زندگی ام ورق می خورد میان خانه تکانی واژه های زمستان؛ با خود می گویم: نمی دانم! چقدر بزرگ شده ام؟ اگر شعر نفس های مرا از قلم های درون گلویم قرض بگیرد چگونه شمعی سوزان همچون تارهای سپید و خاکستریِ موهایم برای تولدم اشک بریزد تا به پای قافیه های عمرم آب شود!...
-
پیراهنم ، پیراهنت را دوست دارد
دوشنبه 9 اسفند 1400 01:44
پیراهنم ، پیراهنت را دوست دارد پیراهنم ، عطر تنت را دوست دارد پیراهنم وقتی که می آیی سراغش آغوش گرم و ایمنت را دوست دارد پیراهنم ، شب در اتاق گفتگومان پیراهن از تن کندنت را دوست دارد پیراهنم ،چشمش تو را خیلی گرفته نامرد ، چشم روشنت را دوست دارد خب ، او حسودست و تو را از چشم مردم پیداست... پنهان کردنت را دوست دارد...
-
آدم
دوشنبه 9 اسفند 1400 01:43
-
آزادی آه! قصهی شیرینیست؛
یکشنبه 8 اسفند 1400 02:22
آزادی آه! قصهی شیرینیست؛ از قاصدک بپرس! خبر دارد؛ پروانه، پیلهایست که پر دارد. علیرضا_فولادی
-
عشق دوم مهم تر از عشق اوله!
یکشنبه 8 اسفند 1400 02:20
عشق دوم مهم تر از عشق اوله! کسی که بعد از مدت ها بیاید و بتواند باورت را اعتماد از دست رفته ات را خرابه و ویرانه های روحت را دوباره از نو بسازد و آباد کند دست کم از یک معجزه گر ندارد. عشق دوم قطعاً مهم تر از عشق اوله! فربد_فروتن
-
مردان واقعی
یکشنبه 8 اسفند 1400 02:19
-
به فراخوانِ کدامین پنجره
یکشنبه 8 اسفند 1400 02:19
به فراخوانِ کدامین پنجره روشنتر از خورشید بر آستانِ کاشانهام آشکار شدی! ناهید_موسوی
-
زمستان
یکشنبه 8 اسفند 1400 02:18
-
وقتی کسی نامهای ارسال میکند
شنبه 7 اسفند 1400 03:09
وقتی کسی نامهای ارسال میکند، انگار چیزی را به حرکت درمیآورد . گفتوگویی را شروع میکند، درددل میکند، تجربیاتش را تقسیم میکند، شرایط روحیاش را بیان میکند، بدون اینکه دنبال دریافت پند و اندرز باشد. نیکولا_بارو
-
+ اگه اون تونسته فراموش کنه، منم میتونم
شنبه 7 اسفند 1400 03:09
+ اگه اون تونسته فراموش کنه، منم میتونم - میبینی؟ هنوز دوسش داری! + از کجا معلوم؟ - هنوز میخوای کارهایی رو بکنی که اون کرده. فئودور_داستایفسکی
-
اعتماد به خدا
شنبه 7 اسفند 1400 03:08
-
وقتی تو را در آغوش میگیرم،
شنبه 7 اسفند 1400 03:08
وقتی تو را در آغوش میگیرم، همه چیز را از یاد میبرم! یادم میرود سبزی از درختان است و آبی از آن آسمان...! باور کن خودم را نیز از یاد میبرم. و حتی یادم میرود، زمستان سرد است و تابستان را باید در خُنَکای سایهای سر کرد. میترسم در آغوشت، حتی نفس کشیدن را فراموش کنم، و حیات را ببازم! و تو را... مهران_رمضانیان
-
مردی که دل به وسعت رؤیا سپرده بود
شنبه 7 اسفند 1400 03:07
مردی که دل به وسعت رؤیا سپرده بود با طعنهای به نام حقیقت حقیر شد (پوریا شیروانی)
-
تنهایی
جمعه 6 اسفند 1400 01:57
-
تو مهربانتر از آنی که فکر می کردم
جمعه 6 اسفند 1400 01:56
تو مهربانتر از آنی که فکر می کردم درست مثل همانی که فکر می کردم شبیه ... ساده بگویم کسی شبیهت نیست هنوز هم تو چنانی که فکر می کردم تو جان شعر منی و جهان چشمانم مباد بی تو جهانی که فکر می کردم تمام دلخوشی لحظه های من از توست تو آن آن زمانی که فکر می کردم درست مثل همانی که در پی ات بودم درست مثل همانی که فکر می کردم -...
-
انتظار
جمعه 6 اسفند 1400 01:55
-
نمان در شب
جمعه 6 اسفند 1400 01:55
نمان در شب که شب گهوارۀ گور است رهایش کن که صبح نزدیکترین دور است مهین بزرگپور
-
شعر سرخ
جمعه 6 اسفند 1400 01:54
گردنبندی از شعر سرخ می سازم با سوز دلم و هدیه می دهم به تو که ماندگار شود عشق مان بر سینه ات. امین فرومدی
-
چقدر این روزها چشمانم دچار شک شده اند
پنجشنبه 5 اسفند 1400 01:25
که اشک جاریِ گونه هایم گواهی این حس بلاتکلیف است؛ انگار یک چشمم با آه می گوید: نرو بمان..! چشم دیگر التماس می کند برو نمان..! نمی دانم کدام نگاهم را در این رخوت تنهایی انتخاب خواهی کرد و سهم من چه خواهد بود میان شعرهای تلخ دفترِ زمستان! ماندن یا رفتن تو؟ مرتضی سنجری
-
تو نیستی و من در هراسِ آینه میشکنم
پنجشنبه 5 اسفند 1400 01:24
تو نیستی و من در هراسِ آینه میشکنم آینه، بریده و شکسته خوابِ ما را میبیند... کتایون_ساکت
-
جمعه ها بغض من انگار گلوگیرتر است
پنجشنبه 5 اسفند 1400 01:23
جمعه ها بغض من انگار گلوگیرتر است فکر و ذهنم،به تو و چشم تو درگیرتر است مثل هر جمعه دلم حس عجیبی دارد حس دیدار تو این جمعه کمی بیشتر است... - مسعود محمدپور
-
در قنات دل ما آب زلال است ولی
پنجشنبه 5 اسفند 1400 01:22
در قنات دل ما آب زلال است ولی صید آن ماهی هوشیار محال است ولی سر قلاب زدم تکه ای از جنس دلم لمس آن ماهی خوش نقش خیال است ولی عاشقی گریه کنان گفت به گوش دل من ناله در ماتم هجران چو وصال است ولی در دل عاشق بیچاره اگر رخنه کنی آرزویش بغل و لمس جمال است ولی گفته اند صحبتی از بوسه و آغوش مکن بدنش ماهی و چشمش چو غزال است...
-
چنان زندگی کن
پنجشنبه 5 اسفند 1400 01:20
-
اگر کسی عاشق باشد
چهارشنبه 4 اسفند 1400 01:40
سالهاست که از جزیره ی متروک نامه ای را در بطری روانه ی آبهای عالم کرده ام.. اگر کسی عاشق باشد می تواند کلماتم را بخواند به هر زبانی در هر سرزمینی.. گاهی فکر می کنم کسی می آید و با همان شیشه برایم شراب می آورد... عمران صلاحی